CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

جریان حقیقت در پادسینمای محمدرضا اصلانی بر مبنای دیدگاه مارتین هیدگر در «سرآغاز کار هنری» مطالعۀ موردی: فیلم «جام حسنلو، داستان کسی که می‌پرسد»

عنوان مقاله: جریان حقیقت در پادسینمای محمدرضا اصلانی بر مبنای دیدگاه مارتین هیدگر در «سرآغاز کار هنری» مطالعۀ موردی: فیلم «جام حسنلو، داستان کسی که می‌پرسد»
شناسه ملی مقاله: JR_BAGH-17-93_003
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:

رائد فریدزاده -  استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
حامد سلیمان زاده - دکتری پژوهش هنر، پژوهشگر، پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر، تهران، ایران.

خلاصه مقاله:
یان مسئله: بیان مسئله: مطالعه ارتباط سینما و فلسفه، یکی از مهمترین زمینه‌های مطالعاتی بینا رشته‌ای است. استفاده از ایده‌های فلسفی فیلسوفان غربی برای خوانش آثار هنرمندان شرقی، می‌تواند زمینه‌های دستیابی به ارزش‌های آثار هنری را ارتقاء بخشد. دیدگاه «مارتین هایدگر» و استفاده از تفکرات او در خوانش آثار پادسینمائی «محمدرضا اصلانی» یکی از موضوعات نوین بینارشته‌ای میان سینما و فلسفه است. «هیدگر» معتقد است که بودنِ شاعرانه، متمایز با دیگر بودن‌هاست و در زبان به مثابۀ خانه وجود تجلی پیدا می‌کند. حقیقت در زبانِ شاعرانه، از بودن تا شدن جریان می‌یابد؛ این جریان از منشاء اثر هنری تا شاعرانه سکنی گزیدنِ هنرمند در اثرش ساری و جاری است. اگر پادسینما (Acinema) را به مثابه هنر شاعرانه در نظر بگیریم، قرابتِ بسیاری با دیدگاه و نظر هیدگر بروز می‌دهد. بنا به نظر ژان «فرانسوا لیوتار»- فیلسوف معاصر فرانسوی- پادسینما نوعی سینمای نامتعارف است که دو نوع حرکت یعنی حرکت بیش از اندازه و سکون بیش از اندازه، مهمترین عنصر سبکی آن است. محمدرضا اصلانی با پشتوانۀ شاعرانه‌اش، حرکتی در فیلم‌هایش می‌سازد که با تأکید بر سکون به عنوان تأملی درونِ جهانِ تصویر، یادآور ایدۀ هیدگر دربارۀ تبیینِ جریانِ حقیقت است. فیلم جام حسنلو، داستان کسی که می پرسد تولید سال 1346 خورشیدی از نمونۀ آثاری است که با خوانشِ شاعرانه نقش‌های حک شده بر روی جام حسنلو به عنوان یکی از آثار برجستۀ ایرانِ باستان، تلاش می‎کند جریانی از حقیقت بسازد که هیدگر در فلسفه خود از آن سخن گفته است.هدف پژوهش: معرفی پادسینمای محمدرضا اصلانی به‌عنوان جلوه‌ای از ارائۀ جریان حقیقت در اثر هنری بر مبنای آرای هیدگر. روش پژوهش: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه‌ای و رجوع به آثار تصویری محمدرضا اصلانی استفاده شده است. نتیجه‌گیری: محمدرضا اصلانی، با اتکا به شناخت حرکت پادسینمایی و با تأکید بر ارائۀ تصاویری همراه با سکون، جریانی از حقیقت را در آثارش می‌سازد که دو سوی حقیقت، یعنی تحقق و جریان آن، در خود اثر و ایجاد و پدیدارشدن آن توسط اثر را شامل می‌شود.

کلمات کلیدی:
مارتین هیدگر, محمدرضا اصلانی, پادسینما, جریان حقیقت, جام حسنلو

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1158177/