تاثیر ساختار اجتماعی در توسعه ورزش و نقش آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 510

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NRSSPE05_029

تاریخ نمایه سازی: 2 اسفند 1399

چکیده مقاله:

زنان از دیرباز با مسائل و مشکلات اجتماعی زیادی مواجه بوده اند که از جمله می توان به فقدان فرصت و امکان برای انجام فعالیت ورزشی با ممنوعیت پرداختن به آن در تاریخی نه چندان دور، باورهای نادرست فرهنگی در جامعه، تبعیض رسانه ها در خصوص پوشش خبری ورزش زنان، عدم تمایل حامیان مالی از ورزش زنان و غیره اشاره کرد، البته در مقایسه با گذشته، ورزش زنان پیشرفت های خوبی داشته است. ورزش در جایگاه یک صنعت، جزء بزرگ ترین صنعت های جهانی محسوب می شود و بر صنایع دیگر از جمله آموزش و پرورش و گردشگری تأثیر می گذارد که خود آنها هم برکلیه امور تمرکز یک پارچه ای دارند. کسب مشاغل مدیریتی توسط زنان علاوه بر آنکه زنان را در مقابله با تبعیض هایی چون معیارهای استخدامی نابرابر، دستمزدهای نابرابر، فرصت های آموزش حرفه ای نابرابر، دسترسی نابرابر به منابع تولیدی و امکانات نابرابری در ارتقای شغلی تواناتر می کند، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، کسب یک هویت مستقل و بهبود وضعیت و رشد اجتماعی آنان نیز می شود که کل جامعه از آن بهره خواهند برد. علاوه بر این، در چند سال اخیر، رشد دختران و زنان تحصیلکرده دانشگاهی و پیشی گرفتن آنان از مردان جامعه نمود یافته است که لزوم بحث مدیریت زنان را بیش از پیش مطرح می کند. ورزش به ساختار اجتماعی بیشتر کشورهای جهان گره خورده و چشم انداز منحصر به فردی فراهم می کند. ورزش را معمولاً در سازمان ها، افراد یا دولت هایی آغاز می کنند که هم در حوزه ی اقتصادی و هم اجتماعی حضور مؤثری دارند. رسانه های ورزشی می توانند با به کارگیری نیروهای متخصص و متعهد از این جایگاه رسانه ای به منظور اعتلای ورزش و همچنین افزایش آگاهی افراد جامعه استفاده کنند و این مهم با همکاری سه جانبه جامعة رسانه ای و ورزشی صورت می پذیرد. نتایج تحقیق نشان داد که بین عوامل مؤثر نقشه ای اطلاع رسانی، مشارکت اجتماعی، آموزش و فرهنگسازی رسانه های ورزشی در توسعه ورزش تفاوت معناداری وجود دارد. رسانه های ورزشی در بعد استعدادیابی در ورزش نقش کمرنگی دارند و حامیان مالی و بخش های خصوصی به ندرت در ورزش سرمایه گذاری می کنند. روش تحقیق توصیفی کاربردی، روش اجرا پیمایشی و روش گردآوری داده ها میدانی بود. براساس بررسی های صورت گرفته می توان گفت که نقش آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور همزمان متأثر از عوامل و جریان های درون و برون سیستمی ورزش است. این چارچوب نگاهی کلی گرا، سیستمی و بلند مدت به مقوله مدیریت زنان هر بخش ورزش دارد و می کوشد تا راهنمای عمل مدیران در افق های زمانی دورتر و حیطه های وسیع تر اجرایی باشد.

نویسندگان