روزگار دوزخی آقای ایاز از منظر زیباییشناسی انتقادی مکتب فرانکفورت
عنوان مقاله: روزگار دوزخی آقای ایاز از منظر زیباییشناسی انتقادی مکتب فرانکفورت
شناسه ملی مقاله: JR_JPLL-27-87_009
منتشر شده در در سال 1398
شناسه ملی مقاله: JR_JPLL-27-87_009
منتشر شده در در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:
مهناز فولادی - Alzahra University
سهیلا صلاحیمقدم - Alzahra University
داراب فولادی - Islamic Azad University Ashtian Branch
خلاصه مقاله:
مهناز فولادی - Alzahra University
سهیلا صلاحیمقدم - Alzahra University
داراب فولادی - Islamic Azad University Ashtian Branch
رضا براهنی، نویسنده معاصر، در قالب رمان روزگار دوزخی آقای ایاز، به نقد ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه روزگار خود پرداخته است. با توجه به اینکه تلقی نظریه زیباییشناسی انتقادی مکتب فرانکفورت از هنر و مشخصاً ادبیات، عدم تأیید وضع موجود است و ادبیات را ابزاری جهت اصلاح تضادهای درونی جامعه میداند، کوشیدهایم اثر پیشگفته را با توجه به نظریات هربرت مارکوزه و تئودور آدورنو مطالعه کنیم و نشان دهیم که براهنی با برشمردن معضلات جامعه، نظم موجود را به پرسش کشیده است. مهمترین مؤلفه این نظریه این است که هنرِ خودآیین و انقلابی، بهدلیل فاصلهای که از واقعیت موجود مییابد، قدرت انتقاد از واقعیات اجتماعی را به بهترین شکل از طریق صورت و محتوا نشان میدهد. دستاورد پژوهش ناظر بر این است که روزگار دوزخی آقای ایاز از نظر صورت و محتوا انقلابی و خودآیین است. محتوای این اثر کل تاریخ حاکمیتهای ایرانی را تا آن روزگار هدف بازخواست و انتقاد قرار داده است. براهنی ریشه همه مشکلات را استبداد حاکمان و تأیید و سکوت بسیاری از مردم میداند. از نظر صورت، این داستان جزء اولین آثاری است که به استقبال نظریههای جدید رفته و در قالب مدرن نوشته شده است.
کلمات کلیدی: Reza Barahani, Ruzegar-e Duzaxi-ye Aghaye Ayaz, Frankfurt School, Theory of Critical Aesthetic, Herbert Marcuse, Theodore Adorno, رضا براهنی, روزگار دوزخی آقای ایاز, مکتب فرانکفورت, نظریه زیباشناسی انتقادی, هربرت مارکوزه, تئودور آدورنو
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1148466/