بررسی «راهبرد فشار حداکثری » ترامپ بر ایران از منظر «قدرت اجبار»
عنوان مقاله: بررسی «راهبرد فشار حداکثری » ترامپ بر ایران از منظر «قدرت اجبار»
شناسه ملی مقاله: JR_ISJ-17-1_004
منتشر شده در در سال 1399
شناسه ملی مقاله: JR_ISJ-17-1_004
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:
مهدی علیخانی - استادیار عضو هیات علمی گروه روابط بینالملل، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، تاکستان، ایران
خلاصه مقاله:
مهدی علیخانی - استادیار عضو هیات علمی گروه روابط بینالملل، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، تاکستان، ایران
با خروج آمریکا از برجام، راهبرد ترامپ بر مبنای فشار حداکثری و مستمر بر ایران با هدف دستیابی به توافقی جدید و گستردهتر از موضوع هستهای قرار گرفت. در این راه مجموعهای از ابزارهای مختلف به شکل منسجم، هدفمند و همزمان به خدمت این راهبرد در آمد. این مقاله با هدف شناخت غیرتقلیلگرایانه از رویکرد ترامپ در برابر ایران، از مفهوم «قدرت اجبار» و ابزارهای اعمال آن بهعنوان بستری مناسب در جهت فهم مدل تحلیل و چگونگی پیشبرد راهبرد فشار حداکثری بهره میگیرد. سوالات اصلی مقاله این است که «راهبرد فشار حداکثری ترامپ بر ایران در چارچوب چه مدلی قابل تحلیل است و چگونه این راهبرد عمل کرده است؟ چه ارتباطی میان اجزا این راهبرد وجود دارد؟ نقاط قوت و ضعف آنها چیست؟ برای پاسخگویی به این پرسش، روش تحقیق مقاله، روش تحلیلی و توصیفی است و مهمترین «محدودیت پژوهش» نیز محرمانه بودن دادههای آماری به واسطه شرایط تحریمی بوده است. مطابق نتیجه کلی مقاله، آمریکا علاوه بر اقدام به تحریمهای گسترده در حوزههای اقتصادی، انرژی و تسلیحاتی، به رهگیری دریایی، حمایت آشکارتر از اپوزیسیون و حملات گستردهتر سایبری دست زده است تا این اقدامات توامان را جایگزین جنگ کند. هر چند بهرغم برخی آسیبهای وارده، تدابیر ایران تاکنون موجب عدم تحقق اهداف ترامپ شده است، اما احتمال استفاده بیمحاباتر و خارج از قاعده ترامپ از این ابزارها قابل پیش بینی است.
کلمات کلیدی: قدرت اجبار, راهبرد فشار حداکثری, تحریمهای مالی, رهگیری دریایی, عملیات سایبری
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1145270/