بررسی تطبیقی نمادهای اسطوره ای زن درکلیدر دولت آبادی و مادام بواری گستاو فلوبر

نمادهای اسطوره ای وکهن الگوها گویای نیازهای روحی و باطنی انسان ها می باشد. از نظر فروید اسطوره بیانگر تنش های روانی برخواسته از ناخود آگاه انسان هاست، یونگ بر این باور است که هر آفرینش هنری، ادبی ریشه در اساطیر کهن دارد و تجلی وضعیت روان و نیازهای روحی انسان هاست. او با روان شناسی تحلیلی خود با بررسی عنصر نرینه و مادینه و تأثیر آن بر کهن الگوی مسلط بر روان انسان ها به مطالعه شخصیت انسان ها می پردازد. در این تحقیق شخصیت های زن رمان های کلیدردولت آبادی و مادام بواری گستاو فلوبر ازنظر روان شناسی با خدایان زن یونان مورد مداقه و تطبیق قرار گرفته و وجه مشترک خدایان زن و نمادهای آن ها در شخصیت های زنان رمان های مذکور بررسی وتحلیل شده است. دراین پژوهش به مطالعه ایزد بانوان نهفته در قهرمان زن در دو اثر کلیدرمحمود دولت آبادی و مادام بواری گستاو فلوبر پرداخته است. خدا بانوانی که به عنوان الگو، ساختار روانی قهرمان زن این دو اثر را شکل می دهد از نظر روان شناسی کهن الگوی یونگ بهره خواهیم برد. در این تحقیق گرد آوری مطالب، به شیوه کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. از بین خدا بانوان می توان مهم ترین یافته تحقیق حاضر را چنین برشمرد: شخصیت های زنان اساطیری به کار رفته در رمان کلیدر نسبت به مادام بواریبیشتر نمود پیدا کرده است و هم چنین کاربرد و استفاده از شخصیت های روان شناختی با توجه به محتوای کلیدر غنی تر از مادام بواری می باشد. در مادام بواری از بین هفت اساطیر، پرسفون به هیچ عنوان دیده نشده است.

کلیدواژه ها:

کهن الگو ، اسطوره ، کلیدر ، مادام بواری