مدیریت کیفیت جامع، تسهیل کننده ی مدیریت دانش برای ارتقای سازمان (مورد مطالعه بانک مسکن)

پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت همبستگی- علی است. در این تحقیق از پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش دربردارنده همه کارکنان و مدیران بانک مسکن در سطح استان لرستان بوده است و از نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی اسپیرمن و رگرسیون استفاده شدهاست. بررسی رگرسیون خطی بین مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش، رابطه مثبت قوی علت و معلولی را نشان داد. از میان شش درونداد مدیریت کیفیت جامع، تنها سه تای آنها در مدیریت دانش به شیوهای چشمگیر کارساز بودند. نتایج همچنین نشان داد که میان رهبری و بکارگیری دانش، کارسازی چندانی وجود ندارد و مدیریت منابع انسانی بالاترین رابطه را با به کارگیری دانشدارد. دروندادهای برنامه ریزی استراتژیک، مشتری مداری، مدیریت فرایند، و فناوری اطلاعات همگی در بکارگیری دانش به شیوه ای مثبت کارساز بودند. نتایج در رابطه با همبستگی بین برنامه ریزی استراتژیک و مشتری مداری با توزیع دانش نشان داد که بین آنها رابطه چندانی وجود ندارد ولی در رابطه با سه درونداد مدیریت فرایند، مدیریت منابع انسانی و فناوری اطلاعات نشان داد که باتوزیع دانش رابطه دارند. نتایج همچنین نشان داد که رهبری دارای ضریب رگرسیون منفی است، ولی اندازه پایین آن، نشان دهنده این بود که کارسازی وارون آن روی توزیع دانش چشمگیر نیست. نتایج همچنین نشان داد که همبستگی بین درون دادهای رهبری، برنامه ریزی استراتژیک، مشتری مداری و مدیریت فرایند، با خلق دانش رد میشود ولی بین مدیریت منابع انسانی و فناوریاطلاعات، با خلق دانش همبستگی معنا داری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

مدیریت کیفیت جامع ، مدیریت دانش ، کسب دانش ، کاربرد دانش و تسهیم دانش