مبادی کلامی اعتبار علم از منظر اصولیین و علامه طباطبایی

ازجمله مباحث مهمی که در علم اصول مورد توجه اصولیون قرار گرفته است مسئله علم یا قطع می باشد؛ اینکه چرا علم و قطعحجت است و عمل برخلاف آن جایز نیست همواره مورد بحث و نظر اندیشمندان اسلامی بوده است. هدف از نگارش این مقاله،شناخت مبانی قطع از دیدگاه علامه و نقد علامه به دیدگاه اصولیون، برای شناخت بهتر دیدگاه ایشان نسبت به مسئله قطعمی باشد. این تحقیق به شیوه توصیفی به جمع آوری و بیان مطالب پرداخته و سعی در پاسخ به این سؤال دارد که آیا حجیتقطع ذاتی است یا اینکه این ما هستیم که به علم اعتبار می دهیم؟ در نتیجه می توان گفت نحوه فعالیت های روزمره باواقعیت های خارجی، بیانگر این است که ما به علم، اعتبار واقعیت داده ایم یعنی صورت ادراکی را همان واقعیت خارج می گیریمو آثار خارج را از آنِ علم و ادراک می شماریم.