نقش خودسازی در تحقق تمدن نوین اسلامی با رویکردی به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی

کشف و تبیین راهبردهای مؤثر برای احیای تمدن نوین اسلامی و بالندگی آن در سراسر هستی یکی از مسائل مهمی است که مدیران کلان جامعه باید آن را جدی بگیرند. از آنجا که هدف والای این تمدن، هدایت و تربیت و تهذیب همه جانبه بشر به وسیله تعالیم اسلام است، رابطه بین خودسازی که ظرفیت سازی های فراوانی را ایجاد میکند با تمدن نوین اسلامی محور بحث مقاله حاضر است و با هدف کشف و تبیین تأثیرات خودسازی بر این تمدن، تلاش کرده است با روش توصیفی-تحلیلی علاوه بر مراجعه مکرر به بیانیه گام دوم و دیدگاه های صاحبنظران، ابعاد تأثیر خودسازی بر ارکان تمدن نوین اسلامی (ایمان، توحیدگرایی، نظم اجتماعی، اخلاق و معنویت و عدالت) را تبیین کند. از جمله نتایج این مقاله این است که تمدن نوین اسلامی بر خلاف تمدن غرب، پیشرفت مادی و معنوی هر دو را لازمه تحقق جامعه آرمانی میداند. تمدن نوین اسلامی که از لحاظ ماهیت و طبعا از لحاظ دستاوردها، فرقهای آشکاری با تمدن غربی دارد، و بر خلاف تفکر اومانیستی، پیشرفت مادی و معنوی هر دو را لازمه تحقق جامعه آرمانی می داند و از همین رو، برای تحقق و رشد و شکوفایی اقتضائات خاص خود را دارد. بنابراین، خودسازی که تقویت ایمان به خدا و تمام باورهای دینی را به دنبال دارد، یکی از حیاتی ترین عوامل برای تحقق و بالندگی تمدن نوین اسلامی استانسان. مهذب تسلیم امر خدا و ولی خداست و با اطاعت پذیری از ولایت هماهنگی و وحدت اجتماعی می آفریند. توحیدگرایی، نظم اجتماعی، اخلاق و معنویت و عدالت مؤلفه های مهمیاند که در پرتو خودسازی اعضای جامعه اسلامی تأمین میشوند.

کلیدواژه ها:

خودسازی ، تمدن نوین اسلامی ، بیانیه گام دوم ، انقلاب اسلامی