مروری کوتاه برمبانی نظری ارزشیابی عملکرد دولت و سازمان های دولتی

هر سازمان برای اطلاع از سازنده و بهینه بودن عملکرد و فعالیت های خود نیاز مستمر با ارزیابی دارند.عدم وجود ارزیابی و کنترل دریک سازمان به معنای نداشتن ارتباط با محیط درون و بیرون سازمان تلقی می شود که پیامدهای آن از بین رفتن و بی اثر بودن عملکردسازمان می باشد. نظام کسب بازخورد امکان انجام اصلاحات لازم برای رشد،توسعه و بهبود فعالیت های سازمان را غیر ممکن میکند. بهبود مستمر عملکرد سازمانها پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصت های عالی سازمانی باشد و تمامی موارد بدون اندازهگیری و ارزیابی امکان پذیر نیست. هر چیزی را که اندازه گیری کنیم می توانیم کنترل کنیم و مدیریت امکان پذیر می شود. از این رویک سازمان بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نیست. ارزیابی عملکرد باعث هوشمندی سیستم و برانگیختگی افراد به منظوررفتار مطلوب می شود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است.ارزیابی عملکرد در تسهیل اثربخشی سازمانی، یک وظیفه مهم و حیاتی مدیریت منابع انسانی تلقی می شود. در سالهای اخیر توجهزیادی به نقش ارزیابی عملکرد معطوف شده است، زیرا طرفداران آن معتقدند که یک نظام اثربخش ارزیابی عملکرد می تواندانبوهی از مزایا را برای سازمان ها و کارکنان آنها ارزانی دارد.

کلیدواژه ها:

ارزشیابی عملکرد دولت ، سازمان های دولتی ، مبانی نظری ، تعاریف و مفاهیم