بررسی و تجزیه وتحلیل پیامدهای تضاد موجود در نماها در سیمای شهری(نمونه موردی:استان البرز)

از نظر کوین لینچ سیمای شهر آن است که به دیده آید، به ذهن سپرده شود و سبب شادی خاطر گردد. عوامل متحرک هر شهر، خاصه مردم و فعالیت های آنان، همان قدرایجاد تصویرهر شهردر ذهن مؤثرند که عوامل ثابت شهر.این پژوهش با نگاهی تحلیلی- محتوایی و با توجه به روش تحقیق علمی – توصیفی خود،مشکلات سیمای کنونی استان البرز را بررسی کرده است،زیرا نظم و نظامی خاص در ساختمان های ساخته شده در شهرمان وجود ندارد.کافیست در خیابان های شهر قدمی بزنیم و نگاهی به ساختمان های چپ و راست خود بیندازیم تا معنی »نابه سامانی« و »تضاد« به روشنی برایمان آشکار شود.از جمله موضوعات مهمی که وجود دارد مساله سیمای ظاهری و نمای ساختمان ها می باشد که نابه سامانی در این امر ذهنیت شهروندان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و حس تعلق شهروندان را کم میکند.بسیاری ازعناصر طراحی شهری شامل خوانایی، تصویر ذهنی، امنیت ،ایمنی ،تناسبات بصری و... را به دنبال دارد که عدم توجه به آن باعث بروز مسائل و مشکلات فراوانی در شهرها میگردد و دراین امر تاثیر کالبد و جداره بر سیمای شهر امری غیر قابل انکار میباشد.جداره های شهری اغلب توسط ساختمان هادراطراف مسیر های ترددی شکل می گیرند.همچنین این نتیجه حاصل شده است که که عدم توجه به طراحی شهری مناسب، باعث ایجاد حس عدم تعلق محیط،از دست دادن هویت و...در شهروندان می شود.به عنوان نمونه ی موردی نیز استان البرز درنظر گرفته شده است.

کلیدواژه ها:

سیمای شهری ، نمای ساختمان ، حس تعلق ، تضاد