مقایسه نظریه امپریالیسم جهانی و نظریه استکبار جهانی در مواجهه با مسئله عقب ماندگی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 818

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

HICONG02_012

تاریخ نمایه سازی: 13 آبان 1399

چکیده مقاله:

بیش از یک قرن است که متفکران علوم سیاسی و جامعه شناسی درباره آینده روابط بین الملل به صورت جدی نظریه پردازی کرده اند و هم اکنون نیز این موضوع یکی از اصلی ترین چالش ها در این زمینه محسوب می شود.ظهور سرمایه داری و سلطه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تعداد کمی از کشورها بر نظام بین الملل یکی از عوامل بروز مساله ای به نام عقب ماندگی در برخی کشورهای جهان محسوب می شود که از این کشورها با عنوانکشورهای جنوب یاد می گردد. مقاله حاضر تلاش می کند ضمن تبیین مساله عقب ماندگی و خاستگاه های آن، راهکارهایی را برای غلبه بر این مسئله در کشورهایی که به آن دچار هستند، نشان دهد. این مقاله اندیشههای متفکران مطرح را در ذیل دو نظریه امپریالیسم جهانی و استکبار جهانی بررسی نموده است. متفکران نظریه امپریالیسم که عمدتاً در زمره متفکران مارکسیستی محسوب می شوند، معتقدند که امپریالیسم، دلالتبر وضعیتی اقتصادی-سیاسی است و مبارزه طبقاتی با سرمایه داری، راه اصلی مبارزه با عقب ماندگی است. فرضیه اصلی مقاله این است که ذیل نظریه استکبار جهانی، استکبار جهانی عامل اصلی عقب ماندگی است وراه مبارزه با عقب ماندگی، در درجه اول نه مبارزه با سرمایه داری که مبارزه با استکبار است و استکبار دلالت بر وضعیت روانی-سیاسی دارد. این مقاله با تاکید بر اندیشه های رهبران انقلاب اسلامی به تبیین این موضوعپرداخته است

نویسندگان

علی کاکادزفولی

کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه شاهد

جعفر حسن خانی

دانشجوی دکترای علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

سجاد چیت فروش

عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع)