شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر درپیاده سازی مدیریت کیفیت جامع در موسسات آموزش عالی با رویکرد DANP

امروزه اکثر سازمان ها دریافته اند که برای ادامه حیات موفقیت آمیز در دنیای کنونی، بهبود کیفیت امری انکار ناپذیر محسوب می شود. در همینراستا مدیریت کیفیت جامع از جمله نظام های پرطرفداری است که سازمان ها برای رسیدن به سطح بالایی از کیفیت و کاهش هزینه های مربوطاز آن بهره می برند. مدیریت کیفیت جامع بیش از یک دهه است که به صورت نهضتی اجتماعی درآمده و از صنعت که مبدا اصلی آن می باشد بهسایر سازمان ها از جمله سازمان های غیرانتفاعی و موسسات آموزشی رسوخ کرده است و مباحث مربوط به آن به طور روز افزون در ادبیاتدانشگاهی، رسانه ها، طرح های اصلاحی مشاوران و آموزش دهندگان گسترش یافته است. بنابراین با توجه به اهمیت و ضرورت مدیریت کیفیتجامع در فرآیند رشد و توسعه سازمان ها و رقم زدن مولفه های مختلف بالندگی سازمانی و روان شناختی آن، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد کهبا شناسایی عوامل موثر در پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع در موسسات آموزش عالی و اولویت بندی آن ها، نسبت به بهبود وضعیت آن هااقداماتی اساسی صورت گیرد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی توصیفی و در زمره تحقیق کمی قرار گرفته است. با مرور مطالعات موضوعی 9 معیارفرعی در 4 بعد اصلی شناسایی شدند که با استفاده از ابزار پرسش نامه و نظرات 7 خبره در بخش اداری موسسه آموزش عالی آپادانا در شیراز، جهتجمع آوری اطلاعات مورد نیاز و هم چنین با بهره گیری از تکنیک DANP، اولویت بندی عوامل شناسایی شده انجام شده است. طبق نتایج حاصلاز این پژوهش معیار کارکنان با وزن نهایی 0.275 در رتبه نخست این اولویت بندی و پس از آن سیستم ها و فنون با وزن نهایی 0.270، ارزیابیو بازخورد با وزن نهایی 0.239 و سازماندهی با وزن نهایی 0.213 در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند.

کلیدواژه ها:

کیفیت مدیریت کیفیت جامع ، دانشگاه ، دانشجویان به عنوان مشتری ، بهبود مستمر ، مشارکت