ضرورت هوش هیجانی و رهیری تحول آفرین مدیران در بهره وری تعهد شغلی کارکنان

هوش هيجانی می تواند شكل تكامل یافته اي از توجه به انسان در سازمان ها و ابزاري نوین و شایسته در دستان مدیران و نظریه پردازان علمی براي هدایت افراد و تامين رضایت آن ها باشد. رهبري که از لحاظ عاطفی باهوش است، می تواند از طریق خودآگاهی، روحيات خود را کنترل کند؛ از طریق خودآگاهی، آن ها را بهبود بخشد؛ از طریق همدلی، تأثير آنها را درك کند؛ و از طریق مدیریت روابط، به شيوه اي رفتار کند که روحيه دیگران را بالا ببرد. چنين رهبري میتواند به راحتی با مسائل و مشكلات برخورد کرده و راه حل هاي بهتري ارایه دهد و در تصميم گيري هاي خود نيز خشك و نامنعطف نبوده و شور و اشتياق، اعتماد و حس همكاري وتعهد شغلی را در پيروان خود ایجاد کند. رهبرانی که می دانند و می توانند عواطف و احساسات خودشان را کنترل کنند و خودکنترل هستند می توانند الگویی براي پيروان خود باشند و بنابراین اعتماد و احترام پيروان خود را افزایش می دهند. دوم این که، رهبرانی که هوش عاطفی بالایی دارند، با تأکيد بر شناخت احساسات و عواطف دیگران، به گونه اي ایده آل تا اندازه اي که انتظارات پيروان می تواند افزایش یابد آنها را تحقق می بخشند. سوم این که، رهبرانی که هوش عاطفی بالایی از خود نشان میدهند بر همدلی و توانایی مدیریت روابط به شكل خوب و ملاحظات فردي تاکيد دارند

کلیدواژه ها:

رهبری ، هوش هیجانی ، تعهد شغلی