CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی تغییرات اسید سالیسیلیک در گونه های مختلف بیدها و مطالعه ارتباط آنها با برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی این گونه ها

عنوان مقاله: بررسی تغییرات اسید سالیسیلیک در گونه های مختلف بیدها و مطالعه ارتباط آنها با برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی این گونه ها
شناسه ملی مقاله: R-1050108
منتشر شده در سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:

فرحزا کاظمی سعید
فاطمه سفیدکن
علیرضا مدیر رحمتی
کامکار جایمند
بهلول عباس زاده
رفعت اله قاسمی
محسن کلاگری
رضا باقری
زهرا بهراد

خلاصه مقاله:
پوست و برگ های درختان بید دارای اسید سالیسیلیک و سایر مشتقات آن است که از جمله ترکیبات فنولی می باشند. از دیرباز از این ترکیب به عنوان یک تسکین دهنده درد و تب براستفاده می شود. اگرچه امروزه در داروسازی نوین از اسید سالیسیلیک سنتتیک استفاده می شود اما با گرایش روزافزون به سمت طب سنتی، این مواد برای استفاده در داروهای گیاهی مورد توجه قرار گرفته اند. علاوه بر آن، اسید سالیسیلیک که امروزه به عنوان یک هورمون گیاهی از آن نام برده می شود، در بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاهان نقش کلیدی دارد. در این مطالعه، نمونه های برگ در سه تکرار در سه سال متوالی یعنی از سال 91 تا سال 93 از درختان کاشته شده در کلکسیون بید (شکل 1 ) واقع در مجتمع تحقیقاتی البرز برداشت گردید. نمونه ها عبارت بودند از: برگ های 14 گونه بید وجمعیت های مختلف آنها شامل Salix alba (جمعیت های تهران، شهر کرد و مرکزی)، S. acmophylla (جمعیت های تهران، ارومیه، چهار محال و یاسوج) ، S. triandrea (جمعیت های ارومیه و مرکزی)، S. aegyptica (جمعیت های ارومیه، شهر کرد و کردستان ) و S. fragilis (جمعیت های مازندران، گرگان و خراسان) ، S. carmanica ( دو جمعیت از کرمان) ، S. caprea (جمعیت های ارومیه و کردستان ) ، S. elbursensis ( دو جمعیت از تهران و یک جمعیت از مازندران)، S. excelsa (جمعیت های ارومیه، مرکزی و چهارمحال) ، S. exc. Rodini (جمعیت های شهر کرد و کرمان) ، S. pycnostachya ( جمعیت شهر کرد و یک جمعیت با منشا نامعلوم) ، S. purpurea (جمعیت های ارومیه و مرکزی) ، S. wilhelmsiana (جمعیت های ارومیه، مرکزی و کردستان) ، S. zygostemon ( دو جمعیت از چهارمحال و یک جمعیت از کرمان). نمونه ها پس از عصاره گیری، برای تعیین میزان اسید سالیسیلیک، به دستگاه HPLC تزریق شدند. بیشترین میزان اسید سالیسیلیک در بین جمعیت های گونه Salix wilhelmsiana مشاهده گردیدکه بالاترین آن با p.p.m. 1625 مربوط به جمعیت ارومیه این گونه بود وکمترین آن باp.p.m. 6 در جمعیت گرگان گونهSalix fragilis دیده شد. همچنین جمعیت استان مرکزی از گونه S. wilhelmsiana و جمعیت های مازندران و تهران از گونه S. elbursensis حاوی مقدار قابل توجهی از ماده موثره بودند. بنابراین تحقیق حاضر نشان دهنده این است که مقدار ماده موثره در گونه های S. wilhelmsiana و S. elbursensis که هر دو از بیدهای بومی ایران هستند، بسیار بیشتر از بید سفید می باشد. در مورد همبستگی، بطورکلی، ارتباط بین ویژگی های برگ و درخت با میزان اسید سالیسیلیک روند منظمی را نشان نداد. این ارتباط گاهی منفی و گاهی مثبت بود و در مواردی نیز ارتباط و همبستگی وجود نداشت. به نظر می رسد بطور کلی تولید اسید سالیسیلیک با تولید چوب و بیوماس ارتباط منطقی ندارد. کلمات کلیدی: اسید سالیسیلیک، عصاره گیری، سوکسله، Salix و HPLC

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1050108/