سید محمد قائم ذبیحی - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه اقتصاد، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

امروزه دخالت دولت ها در اقتصاد برای ایجاد توسعه و پیشرفت عادلانه، مساله ای انکارناپذیر است. نظریه های افراطی لیبرالکلاسیک و کمونیسم در عدم دخالت یا دخالت همه جانبه دولت، دیگر دغدغه فکری جریان های اصلی اقتصاد توسعه نیست. اما پرسش اصلى این است که دولت تا چه اندازه و چه نوع مداخله ای در اقتصاد میتواند داشته باشد. برای پاسخگویی به این پرسش لازم است که به معیارهای دخالت دولت در اقتصاد پرداخته شده و معیارهای دخالت دولت اسلامی در اقتصاد مورد پژوهش و ارزیابی قرار گیرد. با مراجعه به منابع دینی می توان به این نکته دست یافت که مبنای دخالت دولت اسلامی در اقتصاد، مصلحت است و مراد از مصلحت نیز تامین هدف شارع به منظور رسیدن مردم به منافع دنیوی و اخروی است. ازاینرو، توسعه معنویت، ایجاد و بسط امنیت، رشد اقتصادی و پیشرفت و عدالت اجتماعی مصالحی است که دولت اسلامی جهت تحقق آنها در امور اقتصادی دخالت می نماید. لذا در جهان اسلام نباید از نقش والای دولت اسلامی غافل شد.

پیشرفت، عدالت، دولت اسلامی، دولت رفاه، جامعه اسلامی