عباس باقری - دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی واحد بروجرد ، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد،ایران
پرستو گودرزی - کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد،ایران

پژوهش حاضر بر اساس چارچوب نظری یوکل (2002) انجام گرفته است.هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مولفه های نفوذ اجتماعیبا تعهد کاری کارکنان اداره ورزش و جوانان استان لرستان است. روش تحقیق توصیفی همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعهآماری شامل کلیه کارمندان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان بوده که تعداد آنان در زمان انجام تحقیق 140 نفر بود. از این تعداد103 نفر با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامهنفوذ اجتماعی یوکل (2002) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی پارسونز بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون کولموگروف –اسمیرنوف جهت تعیین رابطه داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نفوذ اجتماعی با اثربخشی و ابعادآن (نوآوری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و سلامت سازمانی) کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان رابطه معنی داری وجوددارد (P≤0/05). (جدول در متن مقاله اصلی). بررسی رابطه بین نفوذ اجتماعی با تعهد سازمانی نشان داد بین دو متغییر فوق، رابطه معنی داری وجود دارد (مقدار همبستگی 0/34 و سطح معنی داری 0/001). بر این اساس فرضیه صفر رد شده و می توان چنین نتیجه گرفت که بین نفوذ اجتماعی با تعهد سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان لرستان ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین ضریب تعیین همبستگی بین دو متغیر فوق 0/15 بوده بهاین معنی که 15 درصد تغییرات تعهد سازمانی کارکنان به نفوذ اجتماعی مدیران آنها وابسته است بنابراین نفوذ اجتماعی پیش بینیکننده اثربخشی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان نمی باشد. نتایج تحلیل رگرسیون ارائه شده در جدول فوق نیز نشان میدهد که سطح معنی داری F بدست آمده، یعنی مقدار 14/76 پایین تر از 0/05 است (F=14/76, p=0/001). بنابراین مدلرگرسیون ایجاد شده از لحاظ آماری معنی دار است. همچنین با توجه به مقدار (R(2 متغیرهای پیش بین مجموعا 16/8 درصد واریانسنمرات اثربخشی را تبیین میکنند. مقدار تبیین نشده برابر با 83/2 درصد می باشد. به عبارت دیگر 16/8 درصد از تغییرات اثربخشی کارکنان ناشی از نفوذ اجتماعی مدیر و 83/2 درصد تغییرات، ناشی از عوامل دیگر است.

تعهد سازمانی، رضایت شغلی، سلامت سازمانی، نفوذ اجتماعی