جایگاه کودک و کودکی در ادبیات عرفانی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 684

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF04_047

تاریخ نمایه سازی: 7 خرداد 1399

چکیده مقاله:

از کودکی به شکل های مختلف در متون عرفانی یاد شده است. گروهی از عارفان کوشیده اند تا صفات مثبت دوران کودکی را در سالکان زنده کنند و از رفتار و کردار دوران کودکی، الگویی برای سیر و سلوک عارفانه بسازند. آنان تلاش کرده اند تا نشان دهند که سالک واقعی کسی است که با مرگ اختیاری تولدی دوباره می یابد و فطرت پاک، حقیقت جو، خلاق و خودانگیخته کودکی را در خود احیا می کند . در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، همانندی بینشی، رفتاری و زبانی عارف و کودک توضیح داده شود تا علل استفاده عارفان از استعارهکودکی برای الگوسازی در سیر و سلوک عرفانی روشن گردد.گروهی از عارفان نیز با نگاهی به ظرفیت های معنوی کودکان، تلاش کردند مزایای دوران کودکی را یادآوری و سالکان را به احیای آگاهانه کودک درون خود ترغیب کنند. از نظر عارفان دوران کودکی، دوران پاکی و دوران زندگی بهشتی بشر در این دنیاست. دوران کودکی انسانها، همانند دوران زندگی حضرت آدم در بهشت، قبل از مرتکب شدن به گناه است. کودکان به علت گذراندن دوره آغازین زندگی خود، کاملا طبیعی و فطری رفتار می کنند؛ از این رو گاه به کشف حقایقی دست می یابند که پیران پرتجربه توفیق درک آنها را در نمی یابند. غلبه شناخت شهودی و واقعه گرایی از مهم ترین همانندی های بینشی و گرایش به تسلیم، خودانگیختگی، وابستگی، حیرت زدگی از مهم ترین همانندی های رفتاری ،و استفاده از زبان تصویری و نمادین از همانندی های زبانی کودک و عارف است، که در این نوشتار تبیین می شود

نویسندگان

مهدی سلمانی

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه صنعتی اصفهان

ملیحه طیبانی

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی