ارزیابی ارگونومیکی ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی عضلانی در کارگران ساختمانی به روش شاخص کلیدی (KIM)

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 356

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCOHS11_309

تاریخ نمایه سازی: 30 اردیبهشت 1399

چکیده مقاله:

مقدمه: فعالیت های ساختمانی از مشاغل ریسک بالا می باشد به طوری که ریسک موجود، نه تنها ایمنی فرد را به خطر میاندازد بلکه به لحاظ سلامت موثر می باشد. وضعیت های کاری نامناسب، ارتعاش و ایستادن های طولانی مدت از منابع بارکاری فیزیکی به عنوان علت اختلالات اسکلتی- عضلانی کارگران ساختمان سازی شناخته شده است. لذا هدف از این مطالعه، ارزیابی وضعیت بدنی کارگران ساختمانی توسط روش شاخص کلیدی می باشد.روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تعداد 150 نفر از کارگران ساختمانی شهرستان بجنورد مورد ارزیابی قرار گرفتند که شامل کارگران آرماتوربندی، گچ کاری، کاشی کاری، سنگ کاری و نقاشی می باشند که از هر وظیفه 30 نفر موردارزیابی قرار گرفتند. این مطالعه به روش تصادفی ساده و با مراجعه حضوری، میزان شیوع ناراحتی های اسکلتی عضلانی بااستفاده از پرسشنامه نوردیک (Nordic) و وضعیت های کاری توسط روش شاخص کلیدی انجام گرفت. داده ها توسط نرمافزار آماری 73 SPSS تجزیه و تحلیل گردید.نتایج: میانگین سنی کارگران 29.28±6.329، میانگین سابقه کاری 4.91±5.574 سال و میانگین مدت زمان انجام کار 6.34±1.16 بود. امتیاز مربوط به پوسچر کاری کارگران حداقل 18، حداکثر 64 و میانگین امتیاز نهایی 40.59±11.941 بدست آمد.در خصوص ارتباط بین امتیاز نهایی با سن و با سابقه کارتفاوت معناداری دیده نشد ولی با مدت زمان انجام کارو نوع وظیفه کاری تفاوت معنادار بود. میانگین امتیاز نهایی مربوط به آرماتوربند 50.67±8.227، سنگ کار 47.6±6.29، گچکار 45±6.052، نقاش 5.186±38 و کاشیکار 21.7±3.12 می باشد. نتیجه گیری: اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران ساختمان سازی بالا میباشد بنابرای نباید اقدامات مناسب در جهت کاهش اختلالات اسکلتی- عضلانی انجام داد تا بتوان با ارائه پیشنهادات ارگونومیکی در طراحی ایستگاه های کاری، طراحی ابزارها و آموزش به کارگران در زمینه تکنیک های صحیح بلند کردن بار میزان اختلالات اسکلتی- عضلانی را در کارگران ساختمانی کاهش داد.

نویسندگان

رجبعلی حکم آبادی

دانشجوی دکترای بهداشت حرفه ای،دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران

حسین فلاح

دانشجوی دکترای بهداشت حرفه ای،دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران

مرتضی اسماعیل زاده کواکی

دانشجوی دکترای بهداشت حرفه ای،دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران