نقش باورهای شخصی و راهبردهای کنترل فکر در دلزدگی زناشویی بیماران افسرده و مضطرب

داشتن روابط اجتماعی نزدیک مانند ازدواج هم با بهزیستی افراد و هم با پیامدهای سلامت روان شناختیو جسمانی در ارتباط است (Deniz et al, 2010). در واقع ازدواج موفق و شروع رابطه زناشویی قادر استبسیاری از نیازهای روانی و جسمی را در یک محیط امن برآورده و تاثیر بسزایی بر سلامت روانی افرادداشته باشد (نورانی پور و همکاران، 1386). پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای شخصی وراهبردهای کنترل فکر در دلزدگی زناشویی بیماران افسرده و مضطرب انجام شد. روش پژوهش توصیفیاز نوع همبستگی بود. برای انتخاب نمونه پژوهش از بین کلیه بیماران (زن و مرد) مبتلا به افسردگی یااضطراب مراجعه کننده به مرکز بهداشت کاشمر (عصمتیه و جوادالائمه) بر اساس آمار ارائه شده توسطمرکز جمعا 250 نفر در سالهای 1394 و 1395 تعداد 175 نفر به طور در دسترس انتخاب شدند. داده-های بدست آمده با روش تجزیه و تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند.نشان داد بین راهبردهای کنترل فکر و باورهای شخصی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معنا داری وجوددارد (p<0/05). نتایج از بین مولفه های کنترل فکر، نگرانی و تنبیه سهم مثبت و پرت کردن حواس وارزیابی دوباره، سهم منفی بر دلزدگی زناشویی را نشان داد و همچنین در جهت نقش باورهای شخصی برکنترل فکر، یافته ها نشان داد عدم خویشتن مداری سهم منفی بر حواس پرتی، عدم خود ارزش گذاریسهم منفی بر نگرانی و در جهت پیش بینی تنبیه، عدم دیگرمداری سهم مثبت و عدم خود ارزش گذاریسهم منفی دارد. طبق نتایج بررسی شد که چگونه باورهای غیر منطقی و راهبردهای کنترل فکر ناکارامدمنجر به بروز دلزدگی زناشویی افراد افسرده و مضطرب می شود.

کلیدواژه ها:

باورهای شخصی ، کنترل فکر ، دلزدگی زناشویی ، اضطراب و افسردگی