نقش مدیریت دانش در جانشین پروری سازمان

امروزه بقاء و حیات سازمانها در جامعه دانش مدار کنونی مستلزم دانش آفرینی در تمام فرایندهای سازمانی است. رشد اطلاعات و دانشدر سالهای اخیر بسیار سریع و نمایی بوده است و از این منظر عصر حاضر انفجار اطلاعات نامیده اند. دانش برخلاف محصولات جدید،میتواند موجب مزیت پایدار باشد. با ظهور و تداوم اندیشه های نظام مدیریت دانش، امروز در کنار آموزش و توسعه منابع انسانی سازمانهامی توانند از ظرفیت های مدیریت دانش بویژه فرایند تسهیم دانش نیز نه تنها برای ارتقای سطح اطلاعات، دانش مهارت و تجربه کارکنانبلکه در افزایش توان رقابتی و تحقیق اهداف سازمانی بهره ببرند که در واقع عدم وجود و استفاده از این ظرفیت باعث عدم تحقق اهدافسازمانی می شود. یک سازمان به منظور رشد، بقا و نیل به ماموریت های غایی که موجودیتش را در محیط رقابتی اعلام می کند، نیازمندبهره گیری از ترکیبات پیچیده ای از منابع انسانی است که آرایش درست و مقتضی آن همراه با منابع اولیه، اهرمی در جهت دستیابی بهمقاصد پیش بینی شدهاش در اختیار سازمان قرار می دهد. مدیریت جانشین پروری، اصطلاحی معادل فرایندی سیستماتیک از تعیین نقشه ایحیاتی در شرکت، شناسایی و ارزیابی جانشین های ممکن و آماده سازی آنها با مهارت و تجربه های مناسب برای ایفای نقش های حال وآینده است. مقاله حاضر به بررسی نقش مدیریت در جانشین پروری در سازمان پرداخته است. از جمله موانع رایج در اجرای موفقیت آمیزطرح جانشین پروری میتوان به کمبود مربی جهت تربیت نسل بعدی مدیران و محدودیت فرصت های شغلی در سطوح بالا اشاره کرد.استعداد انسانی در ارتباط با اهداف و برنامه های استراتژیک سازمان، تعریف شده و موضوعیت می یابد. مثلا، در سازمانی که تنوع و نوآوریدر محصول را به عنوان هدف و جهت گیری بلندمدت خود برگزیده است، استعداد انسانی عبارت است از فردی که به صورت بالفعل یابالقوه ،توانایی برجسته ای در خلاقیت، ابتکار و نوآوری داشته باشد. پیاده سازی برنامه های جانشینی شفاف و عادلانه در سازمان، فضاییبرای توسعه مهارتهای افراد خلق ایجادکرده و آنان را برای تصدی پستهای احتمالی آینده مهیا می سازد.

کلیدواژه ها:

مدیریت دانش ، جانشین پروری ، استعداد انسانی ، مدیریت استعداد ، مهارتهای مدیریتی