کنترل فرکانس ثانویه سیستم قدرت بهم پیوسته سنتی با حضور

پایداری فرکانس به توانایی سیستم قدرت در حفظ فرکانس سیستم داخل حدود بهره برداری تعیین شده اطلاق می گردد.رایجترین روش استفاده شده برای انجام کنترل فرکانس، پاسخ اولیه گاورنر و کنترل ثانویه بهار- فرکانس است. کنترل بار-فرکانس معمولا به کنترل خودکار تولید نیز موسوم است. مساله LFC به عل اغتشاشات کوچک و ناگهانی بار مطرح می گردد که به طور مداوم عملیات نرمال یک سیستم قدرت را مختل میکند. سیستمهای قدرت مدرن با بارهای صنعتی و تجاریباید با فرکانس ثابت و توان قابل اعتماد کار کنند. اهداف LFC این است که خطاهای حالت پایدار را در یک سیستم قدرت بهم پیوسته صفر کند. LFC یک مساله بسیار مهم در سیستم های قدرت با تقاضای توان زیاد و پیچیده است. بنابراین هدف LFC در یک سیستم قدرت، حفظ فرکانس هر ناحیه و توان مبادله ای بین نواحی سیستم های قدرت به هم پیوسته از طریق تنظیم خروجی های جدید ژنراتورها منطب با تغییر تقاضای بار می باشد. هدف اولیه ی کنترل ثانویه AGC، کنترل فرکانس ناحیه و حفظ توان مبادله شده بین نواحی کنترلی مجاور بعد از اعمال اغتشاش به سیستم قدرت است. نفوذ منابع انرژیتجدید پذیردر سیستم های قدرت سنتی بشدت در حال افزایش است که ناشی از کاهش منابع انرژی سنتی و اثرات منفی آنهاروی محیط زیست می باشد. منابع انرژی مبتنی بر سوخت های فسیلی، علاوه بر تاثیرات نامطلوب روی محیط زیست کهمنجر به تولید گازهای آلاینده جو و گرم شدن جهانی و نیز تغییرات آب و هوایی می گردد، به علت مصرف بی رویه به سرعتدر حال تمام شدن می باشند. این در حالی است که انرژی های تجدیدپذیر در طبیعت به وفور یافت می شوند، باعث آسیبکمتری به محیط زیست می شوند و بازده تبدیل انرژی آنها روز به روز در حال افزایش است بنابراین، بررسی منابع انرژیجایگزین، توسعه سیستم های تولید توان تجدیدپذیر و ارتقای فنآوری های آنها برای توسعه پایدار ضروری است. بایستی درنظر داشت که اگر نه به طور کامل بلکه حداقل جایگزینی بخش قابل ملاحظه ای از انرژی های سنتی با انرژی های تجدیدپذیربرای کاهش اثرات مضر آنها نیز اقدامی ارزشمند می باشد.

کلیدواژه ها:

منبا انرژی تجدیدپذیر ، کنترل فرکانس شبکه ، نیروگاه حرارتی خورشیدی