زهرا عطا پور - کارشناس ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی سمنان
سید عبداله حیدریه - دکتری مدیریت صنعتی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی سمنان

در دهه های اخیر مدیریت زنجیره تامین از حالت نامحسوس و دفاعی خارج و به یک عنصر استراتژیک تبدیل شده است. با افزایش پیچیدگی، سطح عدم اطمینان و ریسک نیز در زنجیره تامین افزایش پیدا می کند که درصورت عدم مدیریت، به عملکرد زنجیره تامین آسیب می رساند. ریسک نتیجه ی عدم قطعیت است. سطح عدم قطعیت نیز وابسته به مقدار و نوع اطلاعات در دسترس برای شناسایی رخدادهای ممکن و تخمین احتمالآنهاست. با افزایش پیچیدگی، زنجیره ی تامین به یک سیلوی اطلاعاتی عظیم تبدیل گردیده که تجمیع و تحلیل آن بسیار مشکل است. برای مواجهه با این پیچیدگی و کاهش عدم اطمینان در تصمیم گیری، بکارگیری اثر بخشی زنجیره تامین یک الزام است. با این حال، علیرغم تحقیقاتی که در خصوص استراتژی کاهش ریسک زنجیره ی تامین و روش های عملیاتی آن و همچنین قابلیت ها و مزایای بکارگیری اثر بخشی زنجیره تامین مطرح شده است اما هنوز مدلی جهت تعیین اثرات آن ارائه نشده است. لذا این تحقیق در صدد است الگو یی جهت تعیین اثر بخشی زنجیره تامین بر استراتژی کاهش ریسک با میانجی گری فرهنگ سازمانی ارائه نماید. طراحی، برنامه ریزی و سازماندهی مناسب، موجب بهبود مدیریت ریسک زنجیره تامین می باشد که بر عملکرد زنجیره تاثیر خواهد گذاشت. با توجه به توسعه روزافزون استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و قدرت این تکنیک در آزمون نظریه ها، مدل طراحی شده با استفاده از رویکرد حداقل مربعات مورد آزمون قرار گرفت. ورودی های مدل طراحی شده عبارتند از دید زنجیره تامین، انعطاف پذیری زنجیره تامین، توسعه تامین کننده و کنترل موجودی به عنوان متغیرهای اثر بخشی زنجیره تامین به همراه فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر میانجی. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که بین اثر بخشی زنجیره تامین و مدیریت ریسک با میانجی فرهنگ سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. در این پژوهش از نرم افزار PLS با جامعه آماری مدیران و کارکنان مالی شرکت بانی چاو ایرانیان (کاله) استفاده شده است.

زنجیره تامین، استراتژی کاهش ریسک زنجیره تامین ، اثر بخشی زنجیره تامین، فرهنگ سازمانی، معادلات ساختاری