بازآفرینی فضاهای گمشده در راستای افزایش امنیت در سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: محله کانیکوزله شهر سنندج

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 590

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ENGIN05_057

تاریخ نمایه سازی: 17 اسفند 1398

چکیده مقاله:

طرح و بیان مسئله: اسکان غیررسمی یکی از عوامل مهم و شایان توجه در ایجاد جرم و جنایت و گسترش ناامنی می باشد که با افزایش روزافزون جمعیت این مسئله حادتر خواهد شد و قابل ذکر است که سکونتگاه های غیر رسمی از جمله مستعدترین مکان های شهری برای بروز ناامنی اجتماعی است همان طور که اسکار نیومن معتقد است که محله های فقیرنشین از نظر جرم و جنایت آسیب پذیر تر از دیگر محلات هستند (نیومن، 1395) قابل ذکر است که در آغاز قرن 21، از جمعیت بیش از 6 میلیارد نفری جهان، بیش از 50 درصد در نواحی شهری زندگی می کنند که عمدتا با تمرکز در شهرهای میلیونی همراه است. از سوی دیگر آمار و ارقام از بدتر شدن شرایط فقر در جهان حکایت دارد. مرکز اسکان بشر ملل متحد در گزارشی تحت عنوان چالش سکونتگاه های غیر رسمی با اشاره به سکونت یک میلیارد نفر در سکونت گاه های غیر رسمی جهان، این محلات را نمود فضایی و کالبدی فقر و نابرابری تمرکز یافته در شهرها دانست توانگر و دیگران، 1393: 18) سابقه حاشیه نشینی در ایران به سال 1300 برمی گردد و شدت آن در دهه های 1340 و 1350 بوده است. اولین اجتماعات آلونک نشین در تهران به سال 1311 برمی گردد اما در مجموع گسترش و رشد اجتماعات آلونک نشین بعد از کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 ، به خصوص از سال 1355 به بعد برمی گردد. در رژیم گذشته، همراه با صنعتی شدن ظاهری کشور از بین رفتن کشاورزی، حرکت جمعیت به شهرها به خصوص در شهر تهران و شهرهای بزرگ کشور، که اکثر فعالیتهای صنعتی در آن مستقر بود، سرعت یافتن این حرکت سریع جمعیت روستایی به شهرها که با فقر اقتصادی مهاجرین توام بوده موجب شد تا مهاجرین برای پیدا کردن پناهگاهی که از نیازهای اولیه بشر است، به اطراف شهرها و واحدهای مسکونی غیراستاندارد روی بیاورند. این گروه به انضمام فقرای شهری به شکل گیری و رشد فزاینده حاشیه نشینی و آلونک نشینی در شهرها پرداختند این پدیده مختص تهران و چند شهر بزرگ ایران نبوده بلکه اکثر شهرهای کشور به نوعی با معضل حاشیه نشینی و رشد سکونتگاه های غیررسمی مواجه اند(محسنی، 1389: 135). آمارها در ایران نیز نگران کننده هستند به طوری که 25٪ از افراد شهری در چنین سکونتگاههایی که بیانگر بدترین نوع اسکان است روزگار می گذرانند (توانگر و دیگران، 1393: 18). با گسترش شهر در دوران معاصر و عوارض و مشکلات برخاسته از شهرنشینی، پدیده جرائم شهری را یکی از موضوعات تحقیق نمود و دیدگاههای گوناگونی در این مورد بیان گردید، به طوری که تعدادی به طور مستقیم تراکم و تحرک جمعیت و ناهمگونی فرهنگی را بر بی سازمانی اجتماعی موثر می دانند و دیدگاه دیگر به طراحی شهری و نوع معماری توجه کرده و ویژگی فیزیکال و کالبدی شهر را تسهیل کننده بروز و جرائم ناامنی می دانند؛ از جمله این دسته می توان به افرادی همچون جین جکوبز، نیومن و ترانسیک و... اشاره نمود. به اعتقاد این اندیشمندان شکل و کالبد شهری تاثیر بسزایی بر فرصت دست یازیدن به ترس و ترس از جرم دارد (طالب پور، 1396: 136). در تعریف ترانسیک به طور کلی فضاهای گمشده، محدوده های شهری نامطلوبی است که هیچ کس حتی به آنها توجهی نمی کند چه برسد به این که از آن استفاده کند؛ چنین فضاهایی نیاز به طراحی دوباره دارند. او فضاهای گمشده را فضاهایی میداند که هیچ ارتباط مثبت و مطلوبی با مردم و فضاهای پیرامون خود برقرار نکرده اند؛ اینها فضاهایی تعریف نشده و فاقد مرزهای قابل تشخیص هستند. پاکزاد،1393: 498). در نظریه ترانسیک این فضاها بستری مناسب برای ایجاد جرم و جنایت می باشد. با توجه به مطالب ذکر شده به عنوان نمونه محله کانی کوزله یکی از مهم ترین سکونتگاه های نابسامان و غیررسمی شهر سنندج میباشد. شکل گیری این محله کاملا بدون برنامه ریزی مشخصی بوده و دارای بافت ارگانیک میباشد که همین بافت کالبدی باعث به وجود آوردن فضاهای گمشده در این محدوده شده و آن را تبدیل به یکی از محلات شاخص در زمینه جرم خیزی نموده است اکنون هدف ما از این پژوهش بازآفرینی فضاهای گمشده در محله کانی کوزله است.

نویسندگان