بررسی ساختار روایت دوبط و باخه ازکتاب کلیله و دمنه برپایه نظریه گریماس
محل انتشار: نهمین همایش ملی پژوهش های زبان و ادبیات فارسی
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 531
فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NCNRPL09_071
تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397
چکیده مقاله:
نشانه –معناشناسی یکی از ابزارهای علمی تحلیل نظام های گفتمانی است که سازوکارهای شکل گیری وتولید معنا در متون را بررسی ومطالعه میکند. معناشناسی امروز، حوزه هایی فراتر از نشانه شناسی کلاسیک وساختگرا را دربرمیگیرد. شناخت متون ادبی، دیگر مبتنی بر تحلیل مکانیکی و شناخت فرستنده وگیرنده نیست، بلکه شناخت سیر تولید متن تا انتقال و دریافت،مهم است واین همان هدفی است که گریماس نظریه خود را بر اساس آن بنا نهاده است. او با انتشار کتاب ساختار معنایی بابهره گیری از نظریه های زبانشناسانی چون دوسوسور ویاکوبسن، الگوی کنشی خود را در بررسی انواع روایتها مطرح کرد ودرصدد است که با تکیه بر نظریات زبانشناسی، داستان را به عنوان یک ساختار معناشناسی قابل مقایسه با نحو جمله موردبررسی قرار دهد. در نظریه گریماس، در پی شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرفساخت روایت در قالب فرایندهاوالگوهای گفتمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی وتحلیل ویژگی-های نشانه معناشناسی و راهکارهای تولید معنا در روایت بط وباخه از کتاب کلیله و دمنه بر پایه نظریه معناشناسانه گریماس پرداخته ایم با این هدف که مشخص نماییم نظریه گریماس که به باور او جهانشمول وقابل انعطاف با سایر متون است، تا چه اندازه با ساختار روایت بط وباخه مطابقت دارد. نتیجه پژوهش نشاندهنده همخوانی این نظریه با متن روایی دوبط و باخه است. الگویی که میتواند در دیگر حکایات کلیله ودمنه نیز مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
جواد رحماندوست
دانشجوی دکترای زبان وادبیات فارسی،دانشگاه بیرجند