علوم انسانی ومساله تغییربررسی ظرفیت های علوم انسانی با تأکید بر روش مطالعه تاریخی
محل انتشار: دومین کنگره ملی علوم انسانی
سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 413
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SNCH02_040
تاریخ نمایه سازی: 16 اسفند 1394
چکیده مقاله:
هر علمی دو گونه هدف را دنبال می کند:-1 هدف نظری: شناخت و پیش بینی تغییرات یک پدیده. -2 هدف عملی: مهار تغییرات نامطلوب و یا ایجاد تغییرات مطلوب در آن پدیده. از این رو میزان علمی بودن هر رشته ای از رشته های علوم نسبت مستقیم دارد با میزان تحقق این اهداف. به نظر می رسد کانون اصلی در هر فرآیند علمی، موضوع یا مسأله تغییر است. بروز تغییر در هر پدیده آزمونی است برای ارزیابی توانمندی های نظری وعملی آن علمی که به بررسی آن پدیده می پردازد. به عبارت دیگر چالش اصلی در هررشته علمی، شناخت و مدیریت تغییرات در پدیده های موضوع بررسی آن علم است این چالش را مسأله تغییر می نامیم. به لحاظ تاریخی، شکل گیری آن بخش از معارف بشری که علوم انسانیخوانده می شود پی آمد شتاب گرفتن تغییرات در جامعه انسانی بوده است. علوم انسانی از آن روموجودیت یافت و بالید که نیاز به تبیین نظری و مدیریت عملی تغییرات جامعه انسانی ، بیش از پیش ضرورت یافت . بنا بر این علوم انسانی، هم مولود تغییرات شتاب آلود جامعه انسانی بوده است و هم عهده دار تبیین و مدیریت این تغییرات. این مقاله در صدد بررسی و واکاوی جوانب مختلف رابطه علوم انسانی و مسأله تغییر است. در پرتو این بررسی است که تلاش خواهد شد به دو پرسش زیر پاسخ داده شود: علوم انسانی از بعد نظری تا چه حد در دستیابی به هدف اصلی اش یعنی تبیین تغیییرات در جامعه انسانی موفق بوده است؟ -2 علوم انسانی از بعد عملی چه ظرفیت هایی را تحقق بخشیده و چه ظرفیت هایی را می تواند محقق سازد؟ این مقاله مبتنی بر روش مطالعه تاریخی HISTORICAL STUDY تدوین شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ابوالحسن فیاض انوش
استادیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان