احساس و قضاوت هر کس از زیبایی در تجربیات اولیه اش از سرشت یکپارچه ی دنیای انسان ریشه دارد، تجربه ی زیبایی ازادراک علیت های غیرقابل پرسش و به هم وابسته از حیات می آید. ما با
حواس پنج گانه خود با جهان در تماس هستیم.تخمین زده شده است که تنها در تعاملات انسانی 80 درصد از ارتباطات خارج از دایره کلامی و مفهومی اتفاق می افتد.مهارت اصلی هر معمار نیز تبدیل عمل طراحی به احساسات و صورت های زندگی محور است، معمار ی صرفا هنر زیباییشناسانه بصری نیست، بلکه نوعی تفکر فلسفی وجودی و متافیزیکی به واسطه ابزار فضا، سازه، ماده، گرانش و نور است. مقالهحاضر به تجزیه و تحلیل سرشت
حواس پنج گانه و نقش وجودی آن ها و تاثیر آن را در ارتباط انسان با
معماری ایرانی و ایجادحس خاطره انگیزی در آن ها را مورد بررسی قرار می دهد. رویکرد پژوهش حاضر شناخت پدیدارشناسانه
معماری ایرانی استکه بنا به ذات این رویکرد در این فرض متصف به مساله تحقیق، دارای روشی توصیفی است، مقاله حاصل در پی روش فوق وبا استفاده و بهره گیری از ابزار جمع آوری اطلاعات : (مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مدارک مرتبط) تلاش کرده است تامولفه ها، اصول و پارادایم های مرتبط با ارتقای فضا به مکان شهری را به اجمال مورد بررسی ، واکاوی و تحلیل قرار دهد.