نقش تفکر استراتژیک مدیران در مدیریت اثربخش نظام بانکی

محیط کسب و کار امروز محیطی متلاطم، غیر قابل پیش بینی با تغییرات پیچیده و غیر خطی، تحولات ناپیوسته و رقابتی، ضرورتی را برای سازمانهای اقتصادی ایجاد می نماید، که برای بقا و رشد در محیط رقابتی، با تشخیص بهموقع و دیدن فرصت ها منافع بازار را نصیب خود سازند این امر توسط مدیرانی با تفکر استراتژیک میسور می باشد که با شناسایی و تدوین استراتژی اثربخش برای مشتری ارزش و برای سازمان مزیت رقابتی می آفریند.برای تدوین استراتژی مناسب و تصمیم گیری با رویکرد کارآفرینانه و آماده سازی محیط نیاز به نوعی انعطاف پذیری ذهنی است. شکل گیری الگوی ذهنی بر اساس تفکر استراتژیک، بصیرت و فهم نسبت به عوامل ارزش آفرین در نظام بانکی را زیر بنای رفتار تصمیم گیری مدیران قرار می دهد و بدین ترتیب نظام بانکی در راستای یک چشم انداز صحیح جهت گیری و حرکت می کند. تفکر استراتژیک، یک فرایند سنتز ذهنی است که از طریق خلاقیت و شهود نمای یکپارچه ای از نظام بانکی را در ذهن ایجاد می کند. تفکر استراتژیک با تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آیندهنگری و فرصت طلبی محیط را حس کرده و با طراحی استراتژی های مناسب مدیریت اثربخش نظام بانکی تاثیر می گذارد.

کلیدواژه ها:

تفکر استراتژیک ، مدیریت اثربخش ، تفکرسیستمی ، تفکر مفهومی ، آینده نگری و فرصت طلبی