به کارگیری الگوی تصمیم گیری انتروپی در شناسائی عوامل موفقیت مدیران دانش در یادگیری سازمانی با استفاده از رویکردهای دلفی فازی (مطالعه موردی: بانک های ملی غرب استان مازندران)

هدف از مقاله حاضر ارائه روشی نو در وزن دهی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفیت مدیریت دانش در بانک های ملی غرب استان مازندران با استفاده از روش دلفی فازی است. امروزه یکی از مهمترین و با ارزش ترین سرمایه های هر سازمانی، دانش است. تغییرات سریع و رشد روز افزون دانش و اطلاعات، هر سازمانی را بر آن می دارد تا بر ای بقاء تمام تلاش خود را در مدیریت دانش به کار گیرد. از این رو اولویت بندی عوامل مؤثر موفقیت مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی، از دیرباز به عنوان یکی از مباحث ویژه در تحلیل طبقات اجتماعی مطرح بوده است. جامعه آماری مطالعه حاضر کارکنان بانک های ملی غرب استان مازندران است. 93 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری تحت عنوان نخبه انتخاب گردیدند. شیوه تحلیل این تحقیق با استفاده از مدل تصمیم گیری آنتروپی و «تحلیل فازی» صورت گرفته است. در این تحقیق برای تعیین پایایی ابزار تحقیق از دو نیم کردن که یکی از متداول ترین روش ها و بر ای محاسبه هماهنگی درونی سئوال های پرسشنامه بکار می رود، استفاده شده است. بدین ترتیب تعداد 30 پرسشنامه بین افراد جامعه آماری توزیع شد و پاسخ های بدست آمده مورد آزمون قرار گرفت. شاخص آلفای کرونباخ از هر دو بخش قابل قبول بوده و میزان همبستگی درونی بین دو بخش (0/785) است. از اینرو سنجش نظر نخبگان درباره وزن و درجه عضویت و اهمیت ابعاد عوامل موفقیت مدیریت دانش در یادگیری سازمانی، تمامی شش عامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش به جز اشتراک و تهیم دانش تأثیر مثبتی بر یادگیری سازمانی دارند و با توجه به تأثیر این شش عامل توجه به این عوامل در سازمان توسط مدیران به افزایش یادگیری در سازمان منتج می گردد.

کلیدواژه ها:

مدیریت دانش ، یادگیری سازمانی ، آنتروپی ، روش دلفی فازی ، وزن دهی ، اولویت بندی