اثر باورهای آموزشی معلّمان بر استفاده رایانه در نظام آموزشی

با گسترده تر شدن فناوری اطلاعات و نفوذ وسایل ارتباط از راه دور به عمق جامعه، روش های آموزش دچار تحول شدندتحول این ابزارها و روش ها در جهتی است که هر فرد در هر زمانی که خودش مشخص می کند مشمول یادگیری شودبرای سالیان زیادی محققین به دنبا فاکتورهای اثرگذاری روی استفاده از رایانه در کلاس درس بوده اند در بررسی استفاده های سابق آموزشی از رایانه بسیاری از مطالعات یک دید نسبتاً محدود را برگزیدند زیرا تنها متغیرهای مربوط به تکنولوژی نظیر نگرش های موجود نسبت به رایانه و تجربه رایانه در نظر گرفته شد از آنجایی که یادگیری الکترونیکی به عنوان یکنیروی سهیم در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی به سرعت به رکن قابل قبول و ضروری در نظامهای آموزشی کشورهای توسعه یافته و رو به توسعه تبدیل شده است و حتی در کشورهای رو به توسعه اهمّیت خاصی یافته است این رشد از سویوابسته به استادان و معلّمان و مربیان در کاربرد فناوری های مبتنی بر اینترنت و فناوری های چند رسانه ای است و از سویی دیگر مرهون پذیرش این حقیقت است که شیوه های سنتی آموزش باید با روش های جدید تقویت شود مقاله کنونی از این فرضیه حمایت می کند که باورهای معلّمان، عامل تعیین کننده مهمّی در توصیف چرایی استفاده از رایانه در کلاس می باشد

کلیدواژه ها:

رایانه ، فناوری اطلاعات و ارتباطات ، باورهای معلّم ، نظام آموزشی